وبلاگ :
شميم سبز
يادداشت :
شب نوشت
نظرات :
1
خصوصي ،
18
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
+
مهر
البته غير از آرزوي آخري :(
تا
آخر عمر لب هايم را به هم بدوزم و بعد با خيال آسوده براي ابد
........
پاسخ
اي مرغ سحر عشق ز پروانه بيامووووز ... کان سوخته جان را شد و آواز نيامد ... اين مدعيان در طلبش بي خبرانند ... کان را که خبر شد ... خبري باز ... نيامد / لا به لاي تستاي ادبيات اين بيت تو يکي از گزينه ها نگاه عاقل اندر سفيهي بهم انداخت و در حالي که سرش رو به نشانه ي تاسف تکون مي داد بهم فهموند که بايد عشق از پروانه بياموزم :(
+
مهر
انشاءالله به آرزوهات برسي مادر
پاسخ
دعا كن دلم ،بوي باران بگيرد ...
+
هزار
ولي راستشو بخواي من اين جوري بودن رو واسه تمام شاعرا بيشتر مي پسندم .... اين که يه آدمي که اصلا تصورشو نمي کني و ظاهرش نشون نميده شعرايي به چه قشنگي بگه و همه رو بنويسه توي يه دفتر خصوصي و خيلي از شعر هاش رو با اين که خيلي زيبا و لطيفن اصلا براي هيچ کس نخونه .... از اين سکانس هاي رمانتيک هم دوست ندارم .... معمولا هم وقتي شعر ميخونم براي خانواده يا سر صبحانه هستن يا دارن اخبار گوش ميدن .... اينجوري بودن رو بيشتر دوست دارم ....
پاسخ
آخه بد بختي اينه که من حتي اينجوري ام نيستم که تو مي گي ! من هيچ دفتر خصوصي ندارم و هيچ شعري هم ندارم که برا دل خودم - خصوصي- گفته باشم ... و بعد از سرودن هر شعر به طرز وحشيانه اي دنبال يه نفر مي گردم که شعرمو براش بخونم ... و تا يه سي چل دفعه شعرمو برا بقيه نخونم آروم نمي گيرم ... بعدشم کلي کولي بازي در ميارم و از شعري که گفتم - حتي اگه خيلي هم بي خود و سطح پايين باشه- تعريف مي کنم و ذوق مرگ ميشم ... يه همچين آدم بي جنبه اي ام من !
<
1
2