• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : شب نوشت
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 28 دي 91 نوشته (شب نوشت) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    غزل گرامي ، سلام ! ممنون :)
    + هزار 


    منم دوست داشتم يه زمانايي که با لحن اون آقايي که الله الله رو خونده بخونم :

    يه جوووووووووووووووووووووووري بغضمو بشکن ...

    ولي ديگه خيلي دوست ندارم ! يه جورايي ديگه اين همه واو پشت هم حال دوست داشتني اي ايجاد نمي کنه !

    پاسخ

    :)
    + .......... 

    پاسخ

    يعني چي ؟ :(

    خيلي زيبا نگارش مي کنيد

    آفرين

    پاسخ

    ممنون
    واي هدي من بعضي اوقات انقدر حرف مي زنم ک هم زبونم خواب مي ره هم مغزم ...
    منم آرزو دارم يکي تو خيابون حالش بد بشه و من همين طور ک دارم رد مي شم يه دفعه برم و نجاتش بدم و بعد با بي تفاوتي تمام راهم و بکشم و برم
    يا اين ک توي يه روز باروني و سرد توي زمين چمن واقعي فوتبال لازي کنم
    يا اين ک ازين جاسوساي خفن بشم واي هدي....
    پاسخ

    مي شناسمت خودم !‏ آدم اگه زينب سادات باشه ،‏مايكلم ديده باشه ، هيچ بعيد نيست ازش كه يه همچين آرزوهايي داشته باشه ... ببينم ،‏احيانا دلت نمي خواد بري كسي رو از زندان فراري بدي ؟ هوم؟ :))
    + ن.گ. 
    صدات که خوبه هدي
    پاسخ

    گوشات قشنگ ميشنوه ن.گ :)
    + نيکي 
    وا هد ؟ تو اينقدر درد و مشکل داشتي من نمي دونستم ؟!
    نه .نميبينم !

    پاسخ

    بابا اينا كه درد و مشكل نيست ، اينا همون عجايب چندگانه ست . تست انعطاف داشتيم ، وقتي خم شدم معلمه گرخيده بود بيچاره ، مي گفت تو اصن استخونم داري؟ :)
    هد تو هم از صداي خودت خسته مي شي ؟
    من خيلي از صداي خودم خسته مي شم ....
    گاهي به خودم مي گم مي شه يه لحظه دهنتو بندي و سکوت کني ؟
    بعد مي بينم نمي تونم سکوت کنم ...
    يني مي دوني هد ...
    بسته نمي شه ...
    دوخته نمي شه ....
    نمي شه
    پاسخ

    بابا فلي... هزار رحمت به تو ... تو معرکه اي . يني اگه از يه سري مسائل انحراف آميز فاکتور بگيريم ، تو کلا آدم آروم و دل نشين و دوست داشتني و باوقار و خوبي هستي . کاملا بر عکس من :(
    + نيکي 
    آدم روزي هزار بار سکته ي ناقص بکنه ، خواهرش دکتر نباشه !
    همش ميگه چيزي نيست !!! من نمي فهمم چيزي که نيست پس دردش چرا هست ؟!
    تو هم بيا اون هشتمين عجايب هفتگانه اي که رو انگشتت درومده رو به اين خواهر من نشون بده ، تا ده دوره ي ديگه هم که يه چيزيت بشه خيالت راحته ، چون کلا چيزي نيست !!!
    پاسخ

    بابا نيک! مامان من نزديک يک ساله مي خوان منو ببرن دکتر... براي فک بيچاره ي شل و ول خسته م ، براي استخوناي نرم شکستني م ، براي چشاي نازک نارنجي م، حالا هم براي اين انگشتاي تب خال زده ! اصن مي دوني ؟ ما قشر مظلوم جامعه ايم ... مي گم تو اين سرياله که هر شب مي ده رو مي بيني ؟ يلدا / آهنگ اول تيتراژ آخرش رو دوست دارم !


    نگو تا ابد..

    خيلي بد ميشه تا ابد...دلت واسش تنگ ميشه....لباتو ميگم..

    با خوندن متنات به خودم نهيب مي زنم و ميگم...:چرا به كلماتت گفتي خفه شو..؟چرا گمشون كردم...

    :(

    پاسخ

    چرا به کلماتت گفتي خفه شو ؟ چرا گمشون کردي؟ :(

    از شما دوست عزيز دعوت مي کنم(سارا...)را مطالعه کنيدگل تقديم شما

    باتشکرگل تقديم شما

    پاسخ

    بيچاره سارا :(


    تو هر چه قدر مي خواي ژست عاشقي بگير!

    ولي من الي الابد به خنده هاي وحشيانه ام افتخار مي کنم!

    مي فهمي؟ افتخار!!

    پاسخ

    من كه ژست نمي گيرم ... يني مي دوني ... اصن تو خونم نيست ... تو اين عكسي هم كه با نيكي گرفتم ، نيكي خيلي مجلسي و تميز لبخند زده ، و من...اوف ! آسياب سومم رو مي توني ببيني !
    اوه اوه!
    من وقتي باد وحشيانه چادرم رو
    و خوف امتحانا و بدبختياي آخرم ترم وجودم رو
    وسط محوطه ي دانشگاه تکون تکون مي ده
    معمولا همين"....واين منم! زني تنها در آستانه فصلي سرد" مي خونم.
    آدميه و اين جور جوّ دادنا! ؛)
    پاسخ

    آدميه ديگه ... منم بعد هر امتحان دم مي گيرم :‏ خسته شدم، چه امتحان سختي ، يكي بياد جون منو بگيره !بعد منتظر مي مونم يكي بقيه شو بخونه_ نمي خونه.
    + هزار 
    اين ترم يه استاد ادبيات داشتيم که يکي از بچه هاي پزشکي رو مياورد سر کلاس و هي افتخار ميکرد که شعر هاش فوق العاده اند و داريم کتاب واسشون چاپ مي کنيم و ازين حرفا ... شعرهاي دختره درحد انشاهاي يکي از بچه هاي راهنمايي ما بود ... همون موقع داشتم فکر ميکردم اگه اين استادمون شعر هاي تو رو بخونه احتمالا ذوق مرگ ميشه ... با يه ذوقي يه بار مي گفت يکي از بچه ها بود که شعر هايي که مي گفت قافيه .... داشت !
    پاسخ

    خدا نکنه با يه همچين آدمي مواجه بشم ... به اندازه ي کافي خودشيفتگي شاعرانه دارم !
    + .... 
    آرزو بر نوجوانان .....نيست
    پاسخ

    چه جمله ي شيرينِ آشنايي ! :)
       1   2      >