• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : مي لرزم ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     


    نه صورتي نه....

    تو هم بنفش کن... ست شين! :))

    پاسخ

    بنفشته !


    اگه موهاش بنفش بود هم زياد بد نمي شدا!

    جذاب مي شد! :دي

    دفعه ديگه که برگشت بگو موهاشو بنفش کنه!

    پاسخ

    يادم مي مونه پو . خودم هم موهامو صورتي مي کنم که به هم بيايم . نظرت چيه ؟


    اوهوم

    دوتا دوهفته پيش

    دوتا هم دو روز ديگه

    هي ي ي ي ي ي ي ي ي . . .

    پاسخ

    هه ! لپت بادکرده ؟! خخخخخخخخ خييييييلي خنده ست .... خدا نصيب نکنه !


    واي چه عالي!!

    چه قدر خوب که اين جا همه از اين جراحيا کردن

    آخه منم اول مهر بايد برم .... بعد همش مي گفتم

    خو نامرديه که!! چرا همه ي بدبختيا واسه منه؟؟

    بعد ولي الان يهو يه جور خوبي شدم!!!!!!!! (آيکون يه آدم بخيل بدبخت!!! :دي)

    تازه منم مث پولي از اول که مي شينم هنو چراغه رو روشن نکرده تااااااااااااا آخرش که صندلي رو ميده بالا چشام بسته ست...

    البته دو هفته پيش که باز جراحي کرده بودم

    يه دفعه وسطش

    چشامو که باز کردم که ببينم قيافه ي دکتره چجوريه و وضع دندونامو از قيافش تشخيص بدم!!

    فقط دوتا سوراخ دماغ معلوم بود و دکتره و دستيارش مثل ملک الموت داشتن توو دهنمو نگا مي کردن و يه چيزي شبيه آمپول گاوي توو دست دکتره بود...!!!

    وووووييييي... داشتم سکته مي کردم...

    قبل از جراحي هم ايييييينقدر الکي به مامانم مي خنديدم همه فهميده بودن خنده ي عصبيه و دارم سکته مي کنم!!

    آبروم رف!!

    :ssssss

    پاسخ

    آره ! اين جا مجمع يه سري چپل چلاغه داغونه ! تو هم بي عقل شدي؟

    اوووووووووووووفففففففففففففففففف....

    چه قدر پر چونگي کردمااااا....

    پاسخ

    بهتره بگي : پر کيبردونگي !

    همون اتوده واسه هفت - هشت سال کفايت مي کرد نيک عزيزم. ديگه نيازي به تبريک و اينا نبود تا ده سال بعدش :دي

    راستي هدي منصور واقعا رفت؟ آخه چه قدر بهت گفتم خودتو به پاي اين مرد نذااااار!

    پاسخ

    آره نامرد ، رفت ! و هر چي زانو زدم و پاچه ي شلوار مردونه شو ملتمسانه گرفتم و در حالي که اشک تو چشام حلقه زده بود بهش گفتم : منصور !من بي تو مي مي رم . هيچ اثري در قلب سنگيش نکرد ... عين يه بوفالوي بي احساس پاچه ي شلوارشو از دستم کشيد و ته کفششو با صورتم تميز کرد ! بعد من در حالي که عاشقانه به کف کثيف کفش بي ريختش نيگا مي کردم ، اين شعرو خوندم : قربون موي بنفشت اي مرد ! کف کفشت ، کف کفشت اي مرد ! ... نه پو اشتباه نکن . موهاش بنفش نبود . محض قافيه نوشتم بنفش ... آره ديگه ... رفت و منو با يه قاب عکس خاک گرفته تنها گذاشت !

    من لثه هامو جراحي کردم زنه هيچي نگفت! فقط من از اول تا آخر چشمامو بسته بودم که نبينم با چه وسايلي وارد دهنم ميشه...! واي هو... پارسال همين موقع بوداااا!

    بعدش که جلادي اش تموم شد! و من داشتم از بوي اون همه خون و تکه پاره شدن دهنم و اين همه بي رحمي بالا مي اوردم خيلي ريلکس از جام بلند شدم که برم عينکمو بيارم. بعد يهو چون جايي رو نمي ديدم به ميز و صندلي و اينا برخورد کردم. خانومه فکر کرد سرم گيج ميره گفت بشين منم حوصله نداشتم براش توضيح بدم که مساله سرگيجه نيست. مساله اينه که پايه ي صندلي رو واضح نمي ديدم و خوردم بهش.

    خلاصه بي توجه به حرف زنه رفتم عينکم رو از بين وسايلش يافتم و زدم چشمم...

    بعدشم تنها چيزي که از خدا مي خواستم اين بود که هر چه زودتر برم خونه.... هر چه زودتر....

    پاسخ

    من دفعه ي اول وقتي با حال نزار به خونه رسيدم يه آقاهه اومده بود تو اتاقم و داشت کمد و کشوهام رو که در اثر ترکيدن لوله ي آب نابود شده بودن درست مي کرد ... منم تنها چيزي که از خدا مي خواستم اين بود که اين آقاهه بره و من هر چه زود تر برم تو اتاقم ... هر چه زودتر ....
    هد؟خوبي تو؟؟؟ ديگه کم مونده بود بنويسي با ناخن به جان تخته سبز کلاس بيفتد.....مور مور شدم بچه...وويي ...روزت مبارک کوچولو
    پاسخ

    خوبم ، ووووويييي دل خودمم از اين کار ريش مي شه ... روز تو هم مبارک طباطبايي :)
    + نيکي 
    کلا دقت املايي من همه رو کشته ... اول از همه خودمو
    ما بريم بخوابيم که مرديم از درد
    پاسخ

    هه ! نيکي بي عقل ما رو ببين !
    + نيکي 
    هعي ...
    آره بابا يه خانومه هم قبل من کارش به آب قند کشيد .
    پو؟!
    کادو هاي رنگارنگ ؟! اسم منو از کنار اسم هو بردار که سال هاي بعد از اون اتود کسي حتي يه تبريک خوشک و خالي هم به ما نگفت...
    شايد هم اون آخرين سال دختريم بوده خودم نمي دونم

    پاسخ

    قبل از هر چيزي، اون خوشکت منو کشت ! روزت مباااااااااارک :)
    + نيکي 
    درد دارد ، مي داني . مي دانم ، درد دارد . که آدم پارگي هاي خون آلوده ي دهان خودش را با نخ کلفت و سوزن تيز ، وصله کند

    بالاخره تموم شد اين سه شنبه ي (به قول خودت ) مرغ !!!
    نمي دوني چه قدر مسخرم کردن دوتا دکترا . ميگفت قراره پرتاب شي فضا که صندلي رو اين قدر محکم گرفتي ؟! خلـــــــــــــــــاصه که ما رفتيم به استقبال يه وري شدن صورت جميلمان !!!
    راستي ، رفت؟! من از اولشم مي دون
    ستم اين آقا منصور مرد زندگي نيست خواهر من
    (آخ دهنم !)
    پاسخ

    هه ! شانس نداريم که ، سه سوته دستمون رو ميشه ! اون دفعه خانومه داشت بهم سرم مي زد، يه لحظه دست خيييييس عرقمو گرفت شوکه شد بنده خدا !ناباورانه گفت : يعني اييييييييييينقدر مي ترسي ؟!!!!! / سر دندون عقلم هم که رسما غش کردم دکترا اومدن از رو زمين جمعم کردن ، در اين حد ! / اون قضيه ي منصورم که ... تو خجالت نمي کشي مشکلات خانوادگي مردمو در ملا عام اعلام مي کني ؟ يعني آدم اينقدر بي فرهنگ ؟!
    + مهر 
    زهرا جونم؟اومدم دارت بزنم،وصيت داري بکن!
    اما امروز روز عيده ،روز دختر است،باشه براي يه روز ديگه......
    روزت و عيدت مبارک!
    پاسخ

    جونم :) شاعر مي گه (!) : روي قبرم بنويسيد :"کمي عاشق بود، شعر مي گفت و قلم مي زد و آخر هم مرد. پس شما شاعر و عاشق نشويد آخرش مي ميريد ! ... / عيد شما هم مبارک باشه.عيدي به دخترتون نمي ديد؟

    شما روشنگري هستيد؟

    :::

    نوشته هايتان خيلي به دل مي نشيند.

    :::

    خوشحال مي شوم به وب من هم سر بزنيد و اگر با تبادل لينک موافقيد،خبرم کنيد

    :::


    پاسخ

    سلام ، بله . ممنون . چشم

    روزت مبارک هو. نلرز.

    مي خواي برات اتود و کادو و اينا بخرم؟ به ياد روزاي خوش اون قديما که تو و نيکي دوان دوان از راهروي پشت کتابخونه با کادو هاي رنگاورانگ روز دختر مي اومدين؟

    نلرز هو. برات اتود ميخرم :)


    من نمي فهمم چرا وقتي ارتش سايبري ما مي تونه يوتوب رو هک کنه! نمي تونن يه سي دي درست و حسابي براي آموزش و پرورشمون توليد کنن؟

    پاسخ

    تونستنش که مي تونن ، به خودشون زحمت نميدن . اگر درس دست و پامو نبسته بود ، به جان خودت چه کارهاي فرهنگي که نمي کردم ... هر چند وقت يه بار يه ايده ي نو و خلاق تو ذهنم شکل مي گيره که وجودم براي اجرا کردن شون به وجد مياد ، وجد ! به معناي واقعي کلمه ... يه نمونه ش همين پريروز بود که مهمونامون کادوشونو تو يه کاغذ کادوي قرمز قلب قلب پيچيده بودن ، که هر دو سانتش نوشته بود لاو ! و اوغ آدمو بر مي انگيخت رسما ! در اون جا بود که جرقه ي توليد يه کارگاه کاغذ کادو سازي با طرح هاي فرهنگي فوق العاده ( که البته در راس شون طرح سياه مشقه !) تو ذهنم زده شد . حالا اگه پس فردا کار و بارت گرفت و پولدار شدي و خواستي کارگاهي ، مغازه اي ، کارخونه اي ، پرورشگاهي چيزي بخري ، مي توني از ايده هاي ذهن خلاق دوست شاعر خوش خط هنرمندت استفاده کني ، حيف اين همه خودشيفتگي نيست واقعا پو ؟!
       1   2      >