نه صورتي نه....
تو هم بنفش کن... ست شين! :))
اگه موهاش بنفش بود هم زياد بد نمي شدا!
جذاب مي شد! :دي
دفعه ديگه که برگشت بگو موهاشو بنفش کنه!
اوهوم
دوتا دوهفته پيش
دوتا هم دو روز ديگه
هي ي ي ي ي ي ي ي ي . . .
واي چه عالي!!
چه قدر خوب که اين جا همه از اين جراحيا کردن
آخه منم اول مهر بايد برم .... بعد همش مي گفتم
خو نامرديه که!! چرا همه ي بدبختيا واسه منه؟؟
بعد ولي الان يهو يه جور خوبي شدم!!!!!!!! (آيکون يه آدم بخيل بدبخت!!! :دي)
تازه منم مث پولي از اول که مي شينم هنو چراغه رو روشن نکرده تااااااااااااا آخرش که صندلي رو ميده بالا چشام بسته ست...
البته دو هفته پيش که باز جراحي کرده بودم
يه دفعه وسطش
چشامو که باز کردم که ببينم قيافه ي دکتره چجوريه و وضع دندونامو از قيافش تشخيص بدم!!
فقط دوتا سوراخ دماغ معلوم بود و دکتره و دستيارش مثل ملک الموت داشتن توو دهنمو نگا مي کردن و يه چيزي شبيه آمپول گاوي توو دست دکتره بود...!!!
وووووييييي... داشتم سکته مي کردم...
قبل از جراحي هم ايييييينقدر الکي به مامانم مي خنديدم همه فهميده بودن خنده ي عصبيه و دارم سکته مي کنم!!
آبروم رف!!
:ssssss
اوووووووووووووفففففففففففففففففف....
چه قدر پر چونگي کردمااااا....
همون اتوده واسه هفت - هشت سال کفايت مي کرد نيک عزيزم. ديگه نيازي به تبريک و اينا نبود تا ده سال بعدش :دي
راستي هدي منصور واقعا رفت؟ آخه چه قدر بهت گفتم خودتو به پاي اين مرد نذااااار!
من لثه هامو جراحي کردم زنه هيچي نگفت! فقط من از اول تا آخر چشمامو بسته بودم که نبينم با چه وسايلي وارد دهنم ميشه...! واي هو... پارسال همين موقع بوداااا!
بعدش که جلادي اش تموم شد! و من داشتم از بوي اون همه خون و تکه پاره شدن دهنم و اين همه بي رحمي بالا مي اوردم خيلي ريلکس از جام بلند شدم که برم عينکمو بيارم. بعد يهو چون جايي رو نمي ديدم به ميز و صندلي و اينا برخورد کردم. خانومه فکر کرد سرم گيج ميره گفت بشين منم حوصله نداشتم براش توضيح بدم که مساله سرگيجه نيست. مساله اينه که پايه ي صندلي رو واضح نمي ديدم و خوردم بهش.
خلاصه بي توجه به حرف زنه رفتم عينکم رو از بين وسايلش يافتم و زدم چشمم...
بعدشم تنها چيزي که از خدا مي خواستم اين بود که هر چه زودتر برم خونه.... هر چه زودتر....
شما روشنگري هستيد؟
:::
نوشته هايتان خيلي به دل مي نشيند.
خوشحال مي شوم به وب من هم سر بزنيد و اگر با تبادل لينک موافقيد،خبرم کنيد
روزت مبارک هو. نلرز.
مي خواي برات اتود و کادو و اينا بخرم؟ به ياد روزاي خوش اون قديما که تو و نيکي دوان دوان از راهروي پشت کتابخونه با کادو هاي رنگاورانگ روز دختر مي اومدين؟
نلرز هو. برات اتود ميخرم :)
من نمي فهمم چرا وقتي ارتش سايبري ما مي تونه يوتوب رو هک کنه! نمي تونن يه سي دي درست و حسابي براي آموزش و پرورشمون توليد کنن؟