استخدام
من ریزه کاری های بارانم
در سرنوشتی خیس می مانم
دیگر درونم یخ نمی بندی
بهمن ترین ماه زمستانم!
رفتی که من یخچال قطبی را
در آتش دوزخ برقصانم
رفتی که جای شال در سرما
چشم از گناهانت بپوشانم
بعد نوشت:استخدام در لغت به معنی «به خدمت گماردن» و در اصطلاح علم بدیع آن است که از یک لفظ دو معنی مختلفِ آن را در سخن به کار گیرند، به گونهای که اگر هر یک از آن دو معنی را در سخن اعتبار نکنند، در معنی آن خللی پدید آید.
بعدتر نوشت: شعر از احسان افشاری است.