
از عاقبت كار جهان مي ترسم
از چرخش بيخود زبان مي ترسم
شايد سر من، رسيده از سبز به سرخ
از دوره ي آخرالزمان مي ترسم
***
با چون و چرا چون و چرا مي كشنت
مانند تمام اوليا مي كشنت
ما از سر تفريح دعا مي خوانيم
اينجا خبري نيست نيا مي كشنت
***
هرچه به حساب بوفه خورديم حلال
از قسمت هم علوفه خورديم حلال
خورديم غذاي ظهر عاشورا را
ناني كه به نرخ كوفه خورديم حلال
***
ما مسألههاي اجتهادي داريم
در بحث و جدل كمي زيادي داريم
با اين كه تو قطب عالم امكاني
ما چشم به قطب اقتصادي داريم
***
امروز نشد! به فكر فردا باشيم
در فكر همان روز مبادا باشيم
هر هفته هميشه جمعه ها تعطيليم
يكشنبه دوشنبه اي بيا تا باشيم
***
از نقطهي كور اين جهان مي آييم
با فتنهي آخرالزمان مي آييم
اين جمعه بيا حوصله مان سر رفته
آقا تو نيايي خودمان مي آييم
***
هفتاد و دو تا حساب جاري داريم
دفترچه وام يادگاري داريم
ما كارگران، منتظر ماشينيم
اين جمعه كمي اضافه كاري داريم
***
ما منتظريم پنجمين فصل شود
بي واسطه ارتباطمان وصل شود
گفتند: شبيه صدر اسلام شويم!
اي كاش كپي برابر اصل شود
***
ياران وفادار به ظاهر داري
گريه كن حرفه اي و ماهر داري
دلخوش نشو با دعاي عهد اين قوم
تو قصه كوفه را به خاطر داري!؟
***
كوريم و نديديم خدايي هرگز
يكبار نگفتيم كجايي، هرگز
ما كار مهمتر از شما هم داريم
حق داري اگر جمعه نيايي هرگز
***
عمريست اسير حرف مردم هستيم
درگير همين سو تفاهم هستيم
اين شكل جديد انتظاري كهنه است
ما منتظران دست دوم هستيم