• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : يه جور عرفاني!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    هدي ما واقعا خوشخبتيم که آدماي سوم ب اي و با فرهنگي هستيم و سر هر آدمي که از راه ميرسه(حتي اگه رقيبمون باشه) داد و بيداد نمي کنيم و به عنوان وبلاگ نويسان کهنه کار با مخاطبامون بد حرف نمي زنيم...
    هدي ما واقعا آدماي خوشبختي هستيم! چون من تستاي جناسم رو تموم کردم! با وجود يه خروار رقيب احمق! و تستاي سجع و واج آرايي هم يه کوچولوئه که حماقت هيچ رقيبي باعث نميشه که نزنمشون و فردا دلِ نازک معلم ادبياتمون رو بشکونم!
    حسين قدياني رو هم ديگه دوست ندارم... هر حرفي مي زنه سر و تهش رو ربط ميده به قاليباف و اين منو خيلي عصبي ميکنه!
    خب ديگه برم...
    پاسخ

    کي باهات بد حرف زده رحيمي ؟ دقت کردي از وقتي اومديم انساني دلمون برا معلمامون مي سوزه ... تا اون جا که يادمه هر وخ خواستم از زير درس خوندن در برم ، چهره ي معلم مورد نظر اومده جلو ي صورتم و حس ترحمم رو برانگيخته که گناه داره طفلي ... حتي اخر سالم که مي خواستيم به بهونه ي يه امتحان بيخود المپياد کلاس خادمو بپيچونيم و من بيچاره مامور انجام اين وظيفه ي خطير شده بودم، کلي دلم برا خادم سوخت. و اصن نزديک بود وسطش اشکم سرازير شه ، بس که معصومانه داشت گول ما نامرداي روزگارو مي خورد ... :(( ولي مي دوني چيه؟ هيچ وخ از بستن در کلاس رو معلم کامپيوتر پارسال پشيمون نمي شم و اگه قرار باشه يه روز دوباره برگردم به دوم رياضي ، از فرصت خراب بودنِ در، استفاده هاي خيلي بهتري خواهم کرد :))