• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : سرشار
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خاله معين 

    شعر خودت بود؟

    چون خييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييلي قشنگ بود ميتونم يه انتقاد کوچولو بهش بکنم؟

    اون قسمت آخرش، کلمه شر شر بهش نمياد....يه جوريه...نامانوسه!

    آخه همه جاي شعره ادبيه ولي يه دفه شر شر خيلي محاوره اي شده انگار!

    ".......در سبوي قلب کوچکم

    مثل يک شراب خوش گوار

    جرعه جرعه تاب ميخوري.........."

    مثلا اينجوري شايد...چه ميدونم...من که شاعر نيستم......

    پاسخ

    استاد معين؟! ممنون از تعريف تون ،‏ كمك بزرگترهاست كه شاعران هنرمند با احساسي چون من رو به پيشرفت ميرسونه (ابدا خودشيفتگي نبود ،‏ابدا) :)‏ درست مي گيد ،‏فقط ميخوام يه چيزي بگم كه به‏ «پرميكني» هم بخوره ، مثلا خرخر مي كني !!! يا شرشر مي كني !‏ ‍؛) . با اين« جرعه جرعه تاب ميخوري» خيلي حال ميكنم ،‏فقط مشكل اينجاست كه به «پر نميكني» نمياد ،‏به نظرتون به جاي «پرميكني» چه بگم؟