آره عزيز دلم به پاييز فکر کن ، به بارون ، به خش خش برگاي زرد و قرمزي که زير پات له مي شن .
به مهر فکر کن به آبان ...
من به يه نتيجه اي رسيدم،اونم اين که ما فقط بافکر کردن به سختي ها و بدي هاي دبيرستان خودمون رو عذاب مي ديم ، بالاخره هممو بهش عادت مي کنيم .پس چه لزومي داره بهش فکر کنيم ؟
هممون بايد به پاييز فکر کنيم.هممون!
واي چه قدر حرف زدم

بسم الله نور

السلام علي عبادي المخلصين

بخش محسنين کليپ وبلاگ و کذلک نجزي المحسنين با کليپي از دفاع مقدس به روز هست.منتظر حضور شما.يا حق التماس دعاي فرج.

سلام

چقد بدم اومد از حرف زدنشون! مگ هبا بچه كلاس اول ابتدايي طرف بودن؟!؟!:))

واقعا ميريد مرقد؟ ساعت چند؟؟؟؟؟؟؟؟

منم بيااااااااااااام؟؟؟:دي

سلام بر دختر کوچولوي دبيرستاني...

دختر کوچولويي که ذهن و دلش را در راهنمايي جا گذاشته و اورا کشان کشان بين روشنگران جا ميدهند و هرچه فرياد ميزند نميخواهم روشنگر باشم همه ميگويند:شرمنده!!!!

به چه زبوني به شما رفيق بازان راهنمايي پرست بگويم دبيرستان هم حال و هواي خودش را دارد. پس تا هنوز زبانتان را براي ليس زدن دبيرستان بيرون نياورده ايد قضاوت نکنيد

روزي ميرسد که آنرا دودستي گرفته..ليس ميزنيد و شيريني اش را به جان ميخريييييييييد.

اوووووووووول!!

سلام هدي کوچولو!

ما از 5شنبه رسما دانش اموز دبيرستاني ميشيم...

آپم هو ....