سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم سبز

شرح ِ مکاشفاتِ یک قلمِ پنج ساله...

برای روز معلم

    نظر


(معلم عزیزم ! روزت مبارک!)

یک روز این قلم ، فقط حیران و سرگردان میان انگشتان ما می گشت ، بی هدف.
این تو بودی که قلم های ما را از این بی هدفی نجات دادی.
" آب " اولین واژه ای بود که ما بر خطوط پرخاطره ی دفتر هایمان حک کردیم . آب، زلال محض...
آدم گاهی چه بی دلیل دلش تنگ می شود که با دستخط کودکانه عبارات  کلاس اولش را تکرار کند :
آب ، آب ،‌آب ... بابا آب داد ... بابا آب ، نداد ... بابا آب نداشت که بدهد . عمو رفت که آب بیاورد ...
ای وای !‏ یکی بگیرد این قلم را ... یکی جلوی این قلم را بگیرد ...