سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم سبز

شرح ِ مکاشفاتِ یک قلمِ پنج ساله...

تو به جز شرر فکندن به دل خسته ی این عاجز بیچاره دگر کار نداری؟

    نظر

تو به جز شرر فکندن به دل خسته ی این عاجز بیچاره دگر کار نداری؟

من که دیوانه ی چشمان توام ،

تو چرا میل به دیدار نداری ؟

من دلم را دادم تا تو نگاهم بکنی ،

 خواستم کنج حریمت تو پناهم بکنی ،

نی که تباهم بکنی ...

من ز خود بی خودم و از همه کس دل کندم ،

 مونسم اشک شده ، خشک شده لبخندم

من پر از بغض و غم و غصه ی هجران توام

نازنینم ، من سرگشته به جز وصل چه خواهش کردم ؟

به گمانم که ز حال دلم آگه باشی ، و بدانی چقدَر در بندم.....