ببين حدايتي...
اينا رو ول کن...
بيا تخت کن کيهان خود را بي درنگ بخونيم. (گرچه الان زياد حالم مساعد نيست و در چند لحظه ي آينده خودبد ميشم و به احتمال زياد با خودم قهر مي کنم...)
ولي حالا به مناسبت اينکه يوري موهيول رو به عنوان پسر خودش معرفي کرد بيا تخت کن کيهان خود را بي درنگ بخونيم...
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
تخت کن کيهان خود را بي درنگ
تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....