• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : محبوس
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من غير درس خوندن کار ديگه اي ندارم هو؟
    کيه که دم به ديقه داره وبلاگشو آپ مي کنه و به تو اس ميده و بهت مي زنگه و کتاب مي خونه و جومونگ مي بينه؟ هوم؟ هدي من واقعا جز درس خوندن کار ديگه اي ندارم؟:دي تازه ديروز يوري تو فيلم گفت من روساي قبايل رو بخشيدم چون مي خواستم کاري که حاکم فقيد کردو تکرار کنم! اينقده ذوق کردم که منظورش از حاکم فقيد جومي خودمونه... کلک... :دي
    منظورم از بيماري بيکاري اين نبود که هي بشيني اينجا بنويسي منظورم اين بود که هي توهم ناراحت بودن و خفقان مي زني! آقا مي گه هر کسي در هر کجاي فضاي مجازي سعي کنه اميد رو به مخاطبش منتقل کنه! آخه اين اميده دختر؟ مي خونم دپرس مي شم... (اينکه قشنگ نوشتي رو انکار نمي کنم البته و اينکه من از تو قشنگ تر مي نويسم رو)
    از شمولم چطور بايد خبر داشته باشم؟ مي دونم روشنگر ولنجک ميره و داره تجربي مي خونه، خبر ديگه اي ندارم... چرا خانوم فهيم هر دفعه حال شمولو مي پرسه؟ ما واقعا عيب و ايرادي داريم هو؟

    رفته بوديم مشهد، چند نفر از عبدو تقاضاي شماره براي خدمت رسيدن کردن :دي بيچاره زهرا که هر دفعه پيش عبدو بود و کسي بهش توجه نمي کرد اومده بود هتل و مي گفت من واقعا مي خواستم ازش بپرسم که واقعا ما چه عيب و ايرادي داريم که از اين شماره مي گيري از ما نمي گيري؟ :دي... الان ديدم خانوم فهيم هي حال شمولو مي پرسه يادش افتادم :دي

    خب برم عروض بخونم، خوشحال نيستي که من دو ماهه تقطيع سماعي رو ياد گرفتم؟
    پاسخ

    چرا رحيمي پور. معلومه که خوشحالم . فقط مواظب باش مث من خل نشي... تقطيع زياد جنون مياره ، مث درخت گردو اگر زيرش بخوابي! :)