• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : محبوس
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صبا 
    زندان! زندان انفرادي است...انفرادي
    پاسخ

    اره....تف ب جغرافياي تنهايي.....
    ببين حدايتي...
    اينا رو ول کن...
    بيا تخت کن کيهان خود را بي درنگ بخونيم. (گرچه الان زياد حالم مساعد نيست و در چند لحظه ي آينده خودبد ميشم و به احتمال زياد با خودم قهر مي کنم...)
    ولي حالا به مناسبت اينکه يوري موهيول رو به عنوان پسر خودش معرفي کرد بيا تخت کن کيهان خود را بي درنگ بخونيم...



    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....


    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....


    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....


    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....



    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....


    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....



    تخت کن کيهان خود را بي درنگ
    تا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....











    پاسخ

    تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....تخت کن کيهان خود را بي درنگتا در آغوشت بگيرم تنگ تنگ.....
    الان دوباره جوابمو ندادي باهات قهر کنم؟
    چه جواب بدي!! :/
    پاسخ

    به اقتضاي حال خودت ديگه . پس فردا مياي اينجا دلت مي خواد يه چيز خوشحال کننده بجاي نقطه چين بذاري. من نبايد مانعش بشم که ...:)
    الان جوابمو ندادي باهام قهر کردي يني؟
    پاسخ

    ا پو من جوابتو دادم . خيلي هم بلند بالا بود. ارسال نشده :(
    و نقطه چين يعني...؟
    پاسخ

    هر چي که دوست داري... مثلا يه شعر ... يا هرچي ...
    من غير درس خوندن کار ديگه اي ندارم هو؟
    کيه که دم به ديقه داره وبلاگشو آپ مي کنه و به تو اس ميده و بهت مي زنگه و کتاب مي خونه و جومونگ مي بينه؟ هوم؟ هدي من واقعا جز درس خوندن کار ديگه اي ندارم؟:دي تازه ديروز يوري تو فيلم گفت من روساي قبايل رو بخشيدم چون مي خواستم کاري که حاکم فقيد کردو تکرار کنم! اينقده ذوق کردم که منظورش از حاکم فقيد جومي خودمونه... کلک... :دي
    منظورم از بيماري بيکاري اين نبود که هي بشيني اينجا بنويسي منظورم اين بود که هي توهم ناراحت بودن و خفقان مي زني! آقا مي گه هر کسي در هر کجاي فضاي مجازي سعي کنه اميد رو به مخاطبش منتقل کنه! آخه اين اميده دختر؟ مي خونم دپرس مي شم... (اينکه قشنگ نوشتي رو انکار نمي کنم البته و اينکه من از تو قشنگ تر مي نويسم رو)
    از شمولم چطور بايد خبر داشته باشم؟ مي دونم روشنگر ولنجک ميره و داره تجربي مي خونه، خبر ديگه اي ندارم... چرا خانوم فهيم هر دفعه حال شمولو مي پرسه؟ ما واقعا عيب و ايرادي داريم هو؟

    رفته بوديم مشهد، چند نفر از عبدو تقاضاي شماره براي خدمت رسيدن کردن :دي بيچاره زهرا که هر دفعه پيش عبدو بود و کسي بهش توجه نمي کرد اومده بود هتل و مي گفت من واقعا مي خواستم ازش بپرسم که واقعا ما چه عيب و ايرادي داريم که از اين شماره مي گيري از ما نمي گيري؟ :دي... الان ديدم خانوم فهيم هي حال شمولو مي پرسه يادش افتادم :دي

    خب برم عروض بخونم، خوشحال نيستي که من دو ماهه تقطيع سماعي رو ياد گرفتم؟
    پاسخ

    چرا رحيمي پور. معلومه که خوشحالم . فقط مواظب باش مث من خل نشي... تقطيع زياد جنون مياره ، مث درخت گردو اگر زيرش بخوابي! :)
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ سه شنبه 17 دي 92 نوشته شما با عنوان محبوس به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. دبير تحريريه ي اين انتخاب سادات موسوي و دبير سرويس آن تبسم بهار بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    + فاطمه امير 
    گزينه اي بايد مي بود توي وبلاگ ها به نام "لايک".مجمل و انتقال دهنده احساسات!
    به هر حال الان که نيست ولي "لايک"!
    پاسخ

    فاطمه امير! مي گم شماره تو رد کن بياد داداش! اين پارسي بلاگ يه تکنولوژي پيشرفته اي داره ... به نام پارسي يار ... از اون جا ميشه لايک کرد... ولي لايکي که تو وسط اين نظرا برام فرستادي ، از صد تا ماچ بيشتر مي چسبه! جان تو! :))
    خاله معين به يه بيماري اي اعتقاد داره که منم الان بهش اعتقاد پيدا کردم و اونم بيماري بيکاريه....
    اگر باکار باشي، و يه کتاب ادبيات اختصاصي جلوي روت قد علم کرده باشه که وقت نمي کني ازين متنا بنويسي و اول صبح حال پلي رو هم دگرگون کني... اه هدي دلم براي خانوم فهيم تنگ شد...
    خلاصه اينکه، رو يه کاري واسه خودت دست و پا کن خيلي زياد سرگرمت زياد به شهري که واست حبس شده فکر نکني و ازين متناي غمگين غمگين نذاري... مي فهمي هو؟ اينا رو مي ذاري من ياد مشکلات زندگي م مي افتم! يه چيز اميدوارانه بذار لطفا! اگه من جاي تو بودم و همش مي رفتم دبستان الان غمي نداشتم... (البته اين قسمت آخرو چاخان گفتم، آدم هر چي زندگي بيشتر بر وفق مرادش باشه لوس تر ميشه...)
    آخر الامر اينکه اومدم بگم من علاوه بر اينکه از تو قشنگ تر مي نويسم، از تو بهتر نقاشي هم مي کنم .... تا اين فضاي خفقان آور متنت يه ذره تلطيف شه...
    باتشکر :*

    چهارشنبه رفتي دبستان سلام گرم منو به خانوم فهيم برسون، خواستي شمارمم بهش بده. آفرين دختر خوب :*
    پاسخ

    مشک آن است که خود ببويد...! بي کار شماهايين که غير درس خوندن هيچ کار ديگه اي نداريد :ديي! والا! من خانوم فهيمو غالبا تو دانشگاه امام صادقم مي بينم پو ... و آيا خبري از شمول داري؟