وبلاگ :
شميم سبز
يادداشت :
يه جور عرفاني!
نظرات :
1
خصوصي ،
23
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
polly
هدي مگه يه دفعه بهت تذکر ندادم که نگي رسوا؟
(مث همون قضيه ي صادق هدايت و اينا :دي)
هدي من سر کلاس اون معلمه پشيمون شدم! درست موقعي که درو با کوبيدن هاي فرشي اخوان لطف کرد و باز کرد! دختره گناه داشت که پشت در گذاشتيمش... ولي مدرسه اصلا گناه نداشت که ما رو مجبور به خوندن اون خزعبلات مي کرد! (حالا پس فردا شاگردام گذاشتنم پشت در! روزگار انتقام اون خانومه رو ازم مي گيره)
مي دوني؛ الان بيشتر از هر چيز احتياج به يک چرت و پرت درماني دارم! که بشينيم با هم و اين قدر خزعبل بگيم که حالم جا بياد و به ادامه ي زندگي برسم...
واقعا لازمه... خصوصا امروز که معلم فلسفه مون سر کلاس داشت راجع به مغ ها صحبت مي کرد و من با خنده هاي هيستريايي "مغ بچه اي مي گذشت" مي خوندم و ياد ديوونه بازي هاي خودم و خودت توي قطار جنوب مي افتم و حميده و منصوره که با بهت و حيرت نگاهمون مي کردن... :))))
پاسخ
پو به نظرت جالب نيست که استاد ما هم امروز سر کلاس ادبيات عرفاني داشت راجع ب مغ سخن مي راند؟ و من هم هي برا خودم مغ بچه اي مي گذشت راه زن دين و دلو مي خوندم. به علاوه ، يه چيزي راجع به محراب گفت که باعث شد ياد راد بيفتم . يادته مي گف محل حرب با شيطان؟ ... يه وجه تسميه ي خيلي جالب تر داره که هر وخ حالشو داشتم بهت مي گم ، الان خوابم مياد :))