وبلاگ :
شميم سبز
يادداشت :
انگشت هام
نظرات :
0
خصوصي ،
14
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
polly
آخي هو...
دلمم مي خواد برم بشينم تو معاونت و شکلات بخورم! حيف که اين واقعا يه خيال خامه.....:(
اين چند وقته هم همش مي رفتم تو اتاق مشاورمون مي شستم و به در و ديوار نگاه مي کردم. البته اين ارتباطي نداشت که من علاقه اي به اونجا نشستن داشتم فقط به اين خاطر بود که جاي براي نشستن کم بود و راهرو تنگ و حياط پر از راهنمايي ها جيغ جيغو و همش که مشاورمون گير مي داد پاشو برو بيرون فکر مي کردم که من اين صحنه ها رو يه جاي ديگ هم تجربه کردم و يادم نمي اومد...
حالا فهميدم که ريشه در گذشته ي سوم ب اي ام داره....
.
.
.
آره هو يادته يه ساعت بحث کرديم که چرا هر جا مي ريم مرغ به خوردمون ميدن؟ هعي....
پاسخ
ديوانه ساز! ديوانه شدي ...