• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : :)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    وا هدي ...
    من عروسي کردم از اين خل بازيا در نياري اعلام عمومي کني ها ....
    او که امروز با کفش اسپرت سفيد در مراسم عروسي اش
    کنار شوهرش راه مي رود
    هماني است که من وسط حياط دبيرستان بغلش مي کردم و مي گفتم اين کوچولو رو نگاه کنيد
    يا مثلا هماني است که وسط يک حرف کاملا بي ادبانه به من نگاه مي کرد تا ببيند من هم متوجه شدم يا نه
    ما سه نفر بوديم ...
    اوف




    ابله
    اصن وقتي عروسي کردم به تو نمي گم ....
    واسه چي دنبال دردسر بگردم ؟
    هوم ؟

    پاسخ

    ما شصت و چهار نفر بوديم ، بعد شديم سي و دو نفر ، بعد پراکنده ي مان کردند ، شديم ده نفر ، ... بعد من رفتم ... شديم سه نفر ، سه کله پوک ... سه تفنگدار ... سه ديوانه ... سه خل ... فلي ! من تو رو قد محمد علي دوست دارم ، و نمي تونم عروس شدنتو تصور کنم ، ابدا ! عروس يعني داماد ... :))