آره تعريف کرده... ما هم کلي خنديديم!
درس مورد علاقمو ديدي؟ هر وقت نگاش مي کنم سرگيجه مي گيرم!
هنوز يه درس تاريخم مونده.
سه ديقه ديگه هم سرويسم مياد....
هدي بابت سوالاي فلسفه ببخشيد. من امروز ساعت پنج و بيست ديقه رسيدم خونه. بعدشم برقا رفت تا ساعت هفت و من مجبور شدم دوباره جغد بشم.
سوالاي فلسفه مون هيچ چيز خاص و قابل توجهي نبود و گرنه بهت مي دادم.
هميشه با املاي اين گذاردن و گزاردن مشکل داشتم ....:)
ديدي خانوم لياقت برامون مطلب گذاشته؟
ذوقيدم بسي!
ميگم روزايي که گوشه نشين کلاس خانوم لياقت بودم هم روزاي خوبي بودااااا......
دلم کلاس انشا مي خواد هو.... که من برم اون بالا انشامو بخونم و آخرش همه برام دست بزنن!
همه ي کلاسم تو سکوت باشه و زير چشمي موقع خوندنش ببينم قنو داره وول مي خوره و برميگرده و عصبي بشم که چرا شش دونگ حواسش به من نيست....
ديروز يه فيلم مزخرف و چرت مي داد که من در فاصله ي بين زبان خوندن و روان شناسي خوندن ديدمش! خطرناک ترين زن شائولين! فک کن! اسمش اين بود! يعني يه چرندياتي بودا... اسم شخصيتاي اصلي اش بانو عزلت نشين و شيطان سياه بود. آخرشم بانو عزلت نشين شاگردش رو ترک کرد و رفت تا اون شاگرده با اون يکي شاگرده که بانو عزلت نشينو دوست داشته ازدواج کنه... يعني مزخرف محض بود هدي!
حالا ولش کن. سرويسم اومد.
برم ديگه.
حدايتي!
مي بيني ديرم شده و همه کتابم کف اتاقه! اون وقت اين شعره رو مي ذاري مقابل چشمانم؟
هو... من نمي تونم... خواهش ميکنم... :(((((
من رفتم. ديرم شده بسي...
... :)
lk adtji kdsjl ....
وحشي رو دوست دارم ...
شعراش گرچه کمال عشق رو نمي رسونه .... ولي خيلي از رفتار هاي دنيايي آدما ...
و زمزمه هاي دروني دلشونو ميگه
يه مدت خيلي شعراشو ميخوندم
ياد اون موقع ها انداختيم