نه دلم نمي خواد.
دلم مي خواد برم بشينم پيش دفتر يادداشت روزانه ام يه سر و ساموني بهش بدم و يه دستي به سر و روش بکشم يه کمي نوازشش کنم... بعد کلي بخونمش و کيف کنم و اينا... ولي يه خروار تاريخ ادبيات دارم!
الانم دارم تو سايت مدرسه ي محترم دنبال ليست غذاي آذر ماه مي گردم ببينم غذا چي داريم! يهو عکس نمازخونه مونو ديدم نشستم به نگاه کردن! هعي هو... نيگاااا....
مسخره يه عالمه چرند و پرند راجع به کلاس رويش و پويش و کاوش و چي چي و چي چي داره ليست غذايي آذر ماه رو نداره!
ولش کن. نماز خونه مونو مي توني ببيني.
خب عکس کپي نمي شه. منم حال ندارم باهاش درگير شم. ليست غذايي آذرم پيدا نکردم تاريخ ادبياتمم دو تا درسش مونده.
ديني ام هم همين طوري واسه خودش مونده. زبان فارسي هم سه تا درس! ايش....