يعني استعداد شکست عشقي رم داشتيم؟
(آخ جوووووني... از ما که گذشت هو... نوبت جووناس... وبلاگ بزنن! بيان تو وبلاگشون هزار ساعت راجع به اين و اون بنويسن و از ناصر و فولاد و بالش بازي و مهموني و استخر بگن و کلي بخندن... نوبت جووناس هو... از ما که گذشت...)
هر کي شکست عشقي ميخوره ميره وبلاگ ميزنه؟
مستنده؟
چاکر هدي با وفا هم هستيم...اتفاقا ديروز خواستم بيام پستتو راجع به سوسک بخونم و فک مي کردم لينکت کرده ام!خودم کنف شدم!!الان لينک ميشي رفيق!
نا اميد نشين.چاره اي نيست.دانشگاه با اون همه وضع گندش باز نسبت به هرجاي ممکن ديگه بهترين جاست!!بهترين جا.تا يه کسايي مثل ما و شما نباشن که اعتراض کنن که هيچ وقت درست نمي شه
راستي رو در رو ي آخري رو مي خوام!!کجاي مدرسه گذاشتي اضافيا رو؟
ئه...
پس چرا ما قبل از اينکه عاشق يشيم وبلاگ زديم هو؟
هدي ازت بيزارم...
تو مي خواي منو ديوونه کني...
اون موقعي هم که اين شعر رو اول کتاب فارسي سوم راهنمايي ام نوشتي همين قصد رو داشتي.....
...
آدم گاهي فقط دلش مي خواد نت و وبو و پيام رسانو هر چيز مربوط به اينها رو بذاره و بره! فقط براي اينکه افسرده نشه....
....
:(