بيا بريم يه جاي ديگه!
شبيه يه جزيره بشيم!
من و تو و ميزمون.
بعد پلي کپي هاي مثلثات و رياضي رو تيکه تيکه مي کنيم و مي ريزيم تو دريا.
مثل يه جزيره اون وسط افتاديم.
هدي بيا بريم.
اينجا خيلي شلوغه.
بيا ما هم بريم.
مث همه ي آدمايي که انگار دارن فرار مي کنن.
بيا بريم جزيره شيم.
جايي که هيچ کس ما رو نبينه!
بريم يه جاي خلوت.
بريم يه جايي که شلوغ نباشه.
بعد با تيکه تيکه هاي پلي کپي هامون باي باي کنيم!
و بخنديم.
بعد سرمون رو بذاريم رو ميزمون.
همين ميز خودمون.
ولو شيم رو ميز.
بي هيچ خيالي.
هدي بيا جزيره بشيم...
خدا نکته!
يا شايدم بهتر باشه بگيم دلمان که مي شکند تاوان لحظه هايي است که دل مي بنديم....
(پ.ن: جهت يادآوري خاطرات خيلي دور. من امروز زنگ زدم ليلا خونه خالش بود)
خنده ي معصومانه ي شيرين . . .
زيباست...........................
خيلي
