• وبلاگ : شميم سبز
  • يادداشت : خواب در چشم ترم مي شکند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زينب 
    منم وقتي جوون بودم هنر براي هنري بودم
    الآن که ديگه نيستم حس ميکنم گاهي از اون دوستام که از اول متعهد بودن بهتر ميتونم استفاده کنم از هنر در همون جهت متعهد.برميگرده به همون شناخت.
    ولي يه مسئله اي
    بيخيال
    کش دار ميشه
    مرسي

    پاسخ

    (:
    + زينب 
    در ورتي که استعدا هايي به جز علاقه ت داشه باشي چي؟
    ببين خيلي ها در رشته مورد علاقه شون استعداد دارن ولي کم پيش مياد آدمي در رشته هاي مختلف استعداد داشته باشه
    قبول داري؟
    بعد اين باعث فشار رو آدم ميشه
    من يه بار خيلي از رشته هايي که تو تجربي در اون زمينه رتبه اول استان بودم ول کردم امدم انساني که مورد علاقه م بود
    الآن سردر گم شدم ولي
    سراغ ايده هاي شايد تا حدودي موفقيت آميز برم که به ذهن خيلي از هم رشته اي هام شايد نرسه و يا بيخيال برم سراغ علاقه و عشق کنم در کنارش فعاليت و تاثير
    به نظرم اگه بشه علاقه رو حفظ کرد حالا ر حد پايين تر آدم سراغ نياز هم بايد بره
    بعضي وقتام يکي مثل من ميبيني به همه چيز علاقه داره(اصلا فاطمه هي ميگه:من کرم هاي وجودي تو رو تحسين ميکنم)پوزش به دليل اين لفظ رکيک وي گويا ترين کلمه ممکن بود
    دخترم ببخشيد سرتو درد آوردم من کلا آدم نيستم شما زياد جدي نگير مرسي

    پاسخ

    من معتدم آدم تو همون زمينه اي که بهش علاقه داره,استعداد هم پيدا مي کنه... و ميشه به علاقه ها در راستاي نيازها جهت داد ...مي خوام بگم که مثلا اگه علاقه ي من ادبياته,ميرم سراغ ادبيات متعهد....پزشکي متعهد....اقتصاد متعهد....معماري متعهد....فلسفه ي متعهد…فيزيک متعهد حتي!....ب نظر من علاقه و نياز رو نميشه دو تا امر منفک صرف در نظر گرفت....من خودم جوون که بودم طرفدار مکتب پارناس بودم!هنر براي هنر!ادبيات براي ادبيات.....هنر بما هو هنر…اما عقل سليم معتقد به اصول,ميره دنبال علم و هنر متعهد... ميشه علاقه و چيزاي ديگه رو باهم داشت.
    + زينب 
    دقيقا حرفت درسته
    ولي موافقي تک تک ما بايد با هم همکاري داشته باشيم؟
    ببين من هرجور نگاه کردم ديدم وقتي مشکلات يه بخش حل ميشه بازم يه بخش ديگه ناقص ميمونه اثراتش رو خنثي ميکنه
    اين دليل بر عدم تلاش نيست
    ولي تو تلاش هاي ما ايرادي هست که بايد پيدا شه و ريشه يابي شه
    اغلب دانش آموزاي علوم انساني حفظيات قوي دارن دانش آموزان ديگه ميرن سراغ بقيه رشته ها معيار علوم انساني نياز به تغير داره و خيلي مسائل ديگه
    کار تو علوم انساني هم زمان زيادي ميبره
    از طرفي رشته ها در ارتباط به هم هستند در حالي که اين ارتباط ها هنوز خيلي هاشون کشف نشده اند و وقتي ميگه فلان رشته به فلان رشته مربوطه اصلا بهت ميخندن
    مثلا روان شناسي و بازاريابي.يا جغرافيا به مديريت
    در هر حال مرسي
    وقتي ميبينم يکي مث من فکر ميکنه خوشحال ميشم
    واقعا شماها غنيمت ايد
    از اون گذشته آدم گاهي سردر گم ميشه در شرايط امروزي بايد سراغ علاقه بري يا بري سراغ نياز جدي تر جامعه و علاقه رو در کنارش حفظ کني؟
    واقعا جاي بسي دشخواري
    پاسخ

    من ب علاقه رأي ميدم! ب موازات فعاليتاي ديگه(: