خيلي با خودم کلنجار رفتم تا هيچي نگم......هي با خودم اين ور و اون ور کردم که تو قرار نيست نظر بدي.......
ولي خب صبرم يه اندازه اي داره......
اگه يه پست ديگه...فقط يه پست ديگه در مورد بغض و اشک و آه بنويسي...به جان ليديم.....ليدي عزيز تر از جان!!!!!
وبلاگتو هک مي کنم.....
خوش به حالت
اشک هايت هنوز مجال دارند
اما
اشک هاي من بي اجازه روي گونه هايم اوار شدند.
بي اجازه
دلم گرفت
ساده اما بسيار زيبااا
موفق باشي!
عبدو راست مي گه...!
دبيرستان: غير قابل انتقال به غير...
من شيمي نخوندم ايها الناس...!
من شيمي نخوندم...
بلند تر بگم؟
ايهـــــــــــــــــــــــا النـــــــــــــاس اجمعين...گوش کنيد...
من
ملقب
به
پولي
شيمي
نخوندم...!
مي دوني چند وقتيه که به نتيجه رسيدم:
هيچ کاري نمي شه کرد....!
هيچ کاري...!